به گزارش خبرنگار مهر، وقتی صدای پای یلدا آرام آرام از پس آخرین روزهای پائیزی به گوش میرسد و صفحه آخرین دقایق فصل خزان ورق میخورد، در دل همه به نوعی شور و حال خاصی برپا میشود.
مادر بزرگ و پدر بزرگ و بزرگترهای فامیل خانه را برای استقبال از فرزندان و نوهها آماده میکنند و فرزندان از یکی دو روز قبل، برنامه رفتن به خانه بزرگترها را میچینند، اما در این میان، این بچهها هستند که از همه بی قرارترند.
مراسم شب نشینی شب یلدا یا شب چله از آن دست رسومی است که حتی بعد از گذشت چند صد سال و در میان حرکت شتابان به سمت تجدد و دور شدن از سنت ها، با کمی تغییر جزئی هنوز به قوت خود باقی است.
در برخی مناطق ایران و در میان اقوام مختلف آن، رسوم و آئین خاصی در طولانی ترین شب سال اجرا و بسته به هر منطقه، شیرینی و نان های محلی متفاوتی هم برای این شب آماده می شود. اما چهره کلی مراسم های شب یلدا کمابیش در همه جا یکسان است.
ظرفی پر از انار، قاچ های هندوانه ای سرخ، کاسه ای پر از انجیر و توت خشک، رد پای جا مانده انار بر روی چادر کرسی، دیوان حافظ و شاهنامه فردوسی، ذکر خاطره سال های دور، فاتحه ای که نثار گذشتگان می شود، گم شدن گل بازی "گل یا پوچ" لای چین های لحاف کرسی، تسبیح مادربزرگ که هر چند دقیقه یک بار دور کامل میخورد، صدای گرم پدربزرگ وقتی دفتر دوران جوانیاش را باز میکند، چشمهای خواب گرفته بچهها در آخر شب و ....
اینها تصاویری از شبهای دراز یلدا در سالهای کودکی بسیاری از ماست اما در این سالها هم خوردن آجیل مخصوص، هندوانه شیرین و گرفتن فال حافظ در کنار بخاری و شومینه هم خالی از لطف نیست و این تجربه یک بار دیگر با هم بودن است که باعث شده بگوئیم یلدا هنوز هم زیباست ....
یلدا بهانه خوبی است تا از پس دیوارهای عادت و روزمرگی عبور کنیم و ساعاتی را در کنار عزیزان خود به مرور خاطرات بنشینیم. بهانهای است تا صدا و تصویر یکدیگر را یک بار دیگر در کنار هم و از نزدیک نظاره گر باشیم.
یلدا مجالی است برای شاد کردن بزرگترها، چشاندن طعم خوب دور هم بودن به کوچکترها و بالاخره این شب طولانی، فرصتی است تا تجربه داشتن لحظههای شیرین را یک بار دیگر برای خود زنده کنیم.
.............................
الهام رحیمی
نظر شما